چــــه سختــــــه ...
به کســـی که دوسش داری بـــال و پـــر بــدی
امــــــــــــــــــــا
وقتــــی پریــــد واســـه یکــــی دیگــــه بــپره.
قلبمو هديه مي دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اينکه قلبمه به خاطر اينکه تو توشي
من به دو چيز عشق مي ورزم يكي تو و ديگري وجود تو، به دو چيزاعتقاد دارم يكي خدا وديگري تو، من در اين دنيا دو چيز ميخواهم يكي تو وديگري خوشبختي تو.
(توبدون من خوشبخت تریـ)
یک کاغذ سفید را ،
هر چقدر هم که سفید و تمیز باشد
کسی قاب نمی گیرد ،
برای ماندگاری باید ؛
حرفی برای گفتن داشت.
عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد !
حالا… تو بی تقصیری !
خدای ما هم بی تقصیر است !
من تاوان اشتباه خود را پس میدهم… !
تمام این تنهایی تاوان «جدی گرفتن آن شوخی» است …!
هیـــــــ توکه رفتیــــــ
.
.
.
.
.
.
.
نه تو نرفتیــــــ خودم فرستادمت بریــ
من لیاقتتو نداشتمــــ
(ن ی)
سلام مرا به غرورت برسان و به او بگو :
“بهای قامت بلندش ؛ تنهاییست…”
(مخاطبش خود خودممـ روی من خیلی کاربرد داره )
تـــــــــــــــــــــــو مخاطب نبودیـــــــــــــ کهـ خاصـ شویـ
خاصـ ـ بودیـ که مخاطبـ شدیـ
ϰ-†нêmê§ |